در دوران مشروطه و پس از آن در مقاطعی چون استبداد صغیر (1288-1287 ه.شمسی) اتکای نخبگان سیاسی غیر مستقل ایران به دو قدرت خارجی، به نوعی مرزبندی بین نیروهای محافظه کار و تجدیدنظرطلب را مشخص می کرد.به عبارتی تلاش برای نزدیکی بیشتر با مسکو و در نظر گرفتن مطامح امپراتوری روسیه هم معنا با هواداری از بازگشت قدرت مطلقه دربار قلمداد می شد.
هذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصصم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که ...
تلگراف آیات الله محمدکاظم خراسانی و عبدالله مازندرانی به علیرضا عضدالملک و درخواست مطمئن نمودن متحصنین حرم حضرت عبدالعظیم و سفارت عثمانی نسبت به افتتاح مجلس شورای ملی و اجرای قانون اساسی
نامه محرمانه سردار سپه رئیسالوزرا به امیر لشکر جنوب دایر بر دستور تحریک سه طبقه از مردم اعم از تجار و کسبه، روزنامهنگاران و علما در خطه جنوب جهت تغییر حکومت به جمهوری